نهضت حسینی، حماسه ای مقدس

مقدمه
تلاش میکنیم در ایام سوگواری سالار شهیدان، حضرت امام حسین (ع) به تبین بیشتر و بهتر قیام تاریخ ساز و بیدارکننده جهانیان بپردازیم، ان شاالله.
موضوع این بحث، حماسه ی حسینی است. حماسه، یعنی شدت و صلابت و شجاعت است.
امام حسین علی بر خلاف همه ی داستان های حماسی موجود تنها قهرمان و شخصیت حماسی برای یک گروه و قوم خاصی نیست بلکه او یک شخصیت حماسی است، اما نه حماسه ی قومیت، بلک حماسیه بشیریت است.سخنش، عملش، حادثه اش و همه چیزش هیجان و تحریک است، القای نیروی اسلام است. در تاریخ بشریت، از نظر شدت حماسی بودن و از نظر علوّ حماسه ی انسانیت – نه قومیت – یک شخصیت حماسی مثل او نمی توان پیدا کرد و به همین دلیل؛ او و حماسه اش هر دو بی نظیرند و متآسفانه ما مردم هیچ کدام را نشناختهایم.
حماسه ی حسینی، همان حادثه ی عاشورا است که دو صفحه دارد: یکی سفید و نورانی و دیگری سیاه و ظلمانی، که هر دو صفحه اش یا بی نظیر است یا کم نظیر. صفحه ی سیاه این حادثه، مملو است از جنایت، کشتن عدهای بیگناه، حتی طفل شیرخوار، تاختن اسب بر بدن شهدا، آب ندادند به تشنگان، شلاق زدند زن و بچه، سوار کردن اسیر بر شتر بی جهاز و .. قهرمانان حادثه در این نگاه و در این صفحه، یزدید و شمر و عمرسعد و عبید..الله زیاد میباشند. در این جا بشریت سرافکنده است و برای آن شعری جز رثا و مصیبت، سزاوار نیست. اما این حادثه صفحه ی دیگری هم دارد که قهرمان آن حسین (ع) است آن چه در این صفحه میگذرد، حماسه و افتخار و نورانیت است، تجلی حقیقت و انسانیت و حق پرستی است. آنجاست که بشریت حق دارد به خود ببالد. آن فرشتگانی که فقط صفحه ی سیاه بشریت را میدیدند، نسبت به مقام خلیفته اللهی آدم بر روی زمین به خداوند سبحان اعتراض کردند. اما خداوند، این صفحه را هم میدید. اما باید از خود پرسید که چرا باید حادثهی کربلا را همیشه از نظر صفحهی سیاهش مطالعه کنیم، در حالی که جنبهی حماسی آن صد برابر بر جنبه ی جنایی اش برتری دارد. پس باید اعتراف کنیم که ما هم یکی از جنایت کنندگان بر امام حسین (ع) هستیم که از این تاریخچه فقط یک صفحه اش را میخوانیم؛ در حالی که پیش از این مردم و مرثیه خوان ها چنین نبودند. دعبل خزاعی طوری مرثیه میگفت که تخت خلفای اموی و عباسی را متزلزل میکرد.
اما این مصیبت را باید مخلوط با حماسه دید و خواند و این مصیبت و رثا باید زنده بماند، اما به صورت رثای یک قهرمان نه رثای یک آدم نفله شده ی بیچاره و مردم باید در رثای یک قهرمان بگریند تا احساسات قهرمانی پیدا کنند، تا آزادیخواه شوند و بفهمند که عزت نفس یعنی چه.
حماسه ی مقدس
از صفحات روشن نهضت حسینی، مقدس بودند آن است که حماسه ی مقدس دارای شرایطی است که همگی در نهضت امام حسین جمع شده است.
1- نهضت نباید به خاطر منافع فردی باشد و میبینیم که امام حسین (ع) فقط برای اصلاح اجتماع و اصولاً به خاطر حفظ انسانیت قیام کرد.
2- حرکت نهضت باید با بینش و درک قوی تؤام باشد و حقایقی را ببیند که مردم عادی نمیبینند. این مسأله در نهضت عاشورا کاملاً مشهود است. چون این مردم بعد از این نهضت تازه متوجه شدند امیرشان، یزید کیست و چه میکند.
3- نهضت باید تک باشد؛ یعنی مانند برقی باشد در ظلمات، و ندایی باشد در سکوت مطلق. در این رابطه،خود حضرت (ع) میفرماید: «دیدم امت جدم را فساد فرا گرفته و جز امر به معروف و نهی از منکر، قصدی در قیام من وجود ندارد»
روح بزرگ و مقدس
علاوه بر نهضتت، مسأله عظمت و تقدس را از جنبه ی فردی در شخصیت خود امام حسین (ع) نیز میتوان بررسی کرد. روح مرد بزرگ، صاحب حماسه است؛ خواه برای خودش کار کند یا برای یک ملت، یا برای انسانیت و یا حتی بالاتر از آن، خود را خدمتگزار هدفهای کلی خلقت بداند که اسم آن را رضای خدا میگذاریم. نادرشاه، اسکند و ناپلئون همگی نمونه هایی از یک روح بزرگند، اما مقدس نیستند، زیرا آنها به وجود آورنده ی حماسه ی فردی هستند؛ یعنی منشأ آن حماسه افرینی ها، خودخواهی و جاه طلبی است. به همین علت، مثلاً اسکندر برای یونان یک قهرمان محسوب میشود و برای ایران یک جنایتکار.
امام حسین (ع) یک روح بزرگ و مقدس است. روح که بزرگ شد، جسم به زحمت میافتد و اگر روح کوچک بود، تن آسایش مییابد. روح کوچک، مطیع تن است و به دنبال خواهش های تن میرود و برای یک لقمه نان، ذلیل میشود. اما روح بزرگ به تن، نان جو میخواراند، بعد هم بلندش میکرد که شب زنده داری کند. سر در تنور میبرد که دیگر در کار یتیمان و بیوه زنان تقصیر نکند. ارزو میکند در راه هدف های الهی فرقش شکافته شود و بعد هم خدا را شکر میکند. آن تنی که زیر سم اسب ها لگدمال میشود، جریمه ی یک روح بزرگ را میدهد.
شهید جاودانه است
علت این که دور شهید را هاله ای از قدس گرفته، این است که روحی بزرگ دارد. روحی با هدف مقدس که برای خود کار نکرده، بلکه در راه حق و حقیقت قدم برداشته، در راه عقیدهای مقدس کشته شده و به خون خود ارزش داده است. کسی به پول خود ارزش میدهد وبجای ذخیره در بانک، آن را در راه های خیر مصرف میکند. کسی به فکر خود ارزش میدهد و کتاب مینویسد و..، یکی هم به خون خود ارزش میدهد و جان خود را در راه بشریت، فدا میکند. مسلماً خدمت شهیدبالاتر است؛ زیرا او راه را بر کرده و با هدیه ی آزادی و عدالت، باعث شده تا دیگران بتوانند به کار خود ادامه دهند. شهید، شمع تاریخ است که خود میسوزد و به دیگران نور میدهد. شهید سه خصوصیت دارد. یکی این که در راه هدف مقدس کشته می شود، دیگر این که جاودانگی مییابد، سوم این که نورانیتی به محیط جامعه میبخشد... خون شهید به زمین نمیریزد، بلکه هزار برابر میشود و رگهای دیرگان برای همیشه جریان مییابد و این به معنای جاوید شدن خون شهید است و این معنی این که شهدا حماسه میآفرینند.
مطالب فوق برگرفته شده از کتاب حماسهی حسینی شهید مطهری است. که تلاش شد به صورت خلاصه آورده شود.
- ۰ نظر
- ۳۱ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۱۰
- ۵۰۶ نمایش