(http://help.blog.ir/1390/5/16/template-codes#tag_blog_title

روستای صدراباد
روستایی در دل ایران (صدرآباد ندوشن)

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
قصد داریم ازطریق وبلاگ صدرآباد، روستا صدرآباد ندوشن و همچنین از اداب و رسوم و مراسماتی که در این روستا برگزار می شود، برای شناخت بیشتر معرفی کنیم. همچنین تلاش می کنیم مشکلات مردم و موجود در روستا را بررسی کرده تا مسئولان استان در جریان قرار گیرند و تصمیاتی برای بهبودی وضع موجود و مشکلات اتخاذ کنند.
اهالی روستای صدرایاد ندوشن.
و من الله توفیق

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندهای روزانه
پیوندها

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام و ادب

با پایان رسیدن پنجمین دوره ی انتخابات شورای شهر و روستا, نامزدهای شورای روستای صدرآباد به ترتیب بیشترین میزان آرای کسب شده:

1_ آقای رضا جعفری با 297 رأی 

2_ حجت الاسلام والمسلمین سید ابوالفضل موسوی با 228 رأی

3_ آقای محمد حسین معینی(محمد رضا) با 121 رأی

4_ آقای مجید پورجعفری با 115 رأی 

5_آقای غلام حسین جعفری با 112 رأی 

منظره زیباصدراباد ندوشنمنظره زیبا

صدراباد ندوشن

بسم الله الرحمن الرحیم

ولادت با سعادت حضرت محمد باقر علیه السلام مبارک باد.

داستانی کوتاه از سیره ی عملی امام باقر ع 

امام باقر و مرد مسیحی‌‌‌‌‌

امام باقر، محمدبن علی بن الحسین علیه السلام، لقبش «باقر» است. باقر یعنی شکافنده. به آن حضرت «باقرالعلوم» می‌‌‌‌‌گفتند، یعنی شکافنده دانشها.

مردی مسیحی، به صورت سخریه و استهزاء، کلمه «باقر» را تصحیف کرد به کلمه «بقر» یعنی گاو، به آن حضرت گفت: «انت بقر» یعنی تو گاوی.

امام بدون آنکه از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار عصبانیت کند، با کمال سادگی گفت: «نه، من بقر نیستم، من باقرم.».

مسیحی: تو پسر زنی هستی که آشپز بود.

- شغلش این بود، عار و ننگی محسوب نمی‌‌‌‌‌شود.

- مادرت سیاه و بی‌‌‌‌‌شرم و بدزبان بود.
- اگر این نسبتها که به مادرم می‌‌‌‌‌دهی راست است خداوند او را بیامرزد و از گناهش بگذرد، و اگر دروغ است از گناه تو بگذرد که دروغ و افترا بستی.
مشاهده اینهمه حلم از مردی که قادر بود همه گونه موجبات آزار یک مرد خارج از دین اسلام را فراهم آورد، کافی بود که انقلابی در روحیه مرد مسیحی ایجاد نماید و او را به سوی اسلام بکشاند.
مرد مسیحی بعداً مسلمان شد «1»
(1). بحارالانوار، جلد 11، حالات امام باقر، صفحه 83.


بسم الله الرحمن الرحیم

                       گوشه ای از فضائل حضرت زهرا (س)


حضرت زهرا (س) یکی از آل عبا، یکی از افراد قضیه مباهله و از کسانی بود که در سخت­ترین وقت مهاجرت کردند.

نیز جزو کسانی بود که درباره­ ی آنها ایه­ ی تطهر ناز ل شد و جبرئیل افتخار کرد که یکی از آنها است و خداوند گواهی به راستگویی شان داده است.

مادری امامان(ع) و نسل پیامبر (ص) تا روز قیامت با اوست.

او سرور زنان عالمیان است از اولین و آخرین.

وقتی خدمت پیامبر(ص) می­رسید پیامبر به او خوش ­آمد می­گفت؛ دستانشان را می­بوسید و او را سر جای خود می‌نشاند. پیامبر(ص) هم وقتی نزد او می­رفت آن مخدّره بلند می­شد و به‌سوی او می­رفت، به او خوش آمد می­گفت و دستانش را می­ بوسید.

پیامبر(ص) زیاد او را می­بوسید و هرگاه مشتاق بوی بهشت می­شد، بوی او را استشمام می­کرد و می­فرمود:

فاطمه پاره­ ی تن من است، هرکه او را خوشحال کند، واقعاً مرا خوشحال کرده و هر که او را ناراحت کند واقعاً مرا غمگین کرده است، فاطمه از همه­ ی مردم نزد من عزیزتر است.

و روایت دیگری که حکایت از محبت زیاد پیامبر(ص) نسبت به او داد. مانند این‌که آن حضرت او را صدا می­زد: «محبوب من»

مصحف فاطمه(س)

در روایات زیادی از ائمه(ع) آمده است که نزد آنان مصحف فاطمه(س) وجود دارد. در حدیثی از امام صادق(ع) که از« بصائر الدرجات» نقل، شده آمده است:

و فاطمی مصحفی را از خود به‌جا گذاشت که قرآن نیست ولی یکی از کلام­های خداوند است که بر آن بانو نازل کرد به املای

رسول­ لله(ص) و خط علی (ع). 

تقسیم کار

از «قرب الاسناد» از امام صادق از پدر بزرگوارش(ع) روایت‌شده است که فرمود: حضرت علی و حضرت فاطمه از رسول­ لله (ص) خواستند تا کار را برایشان معین کنند، پیامبر(ص) پیامبر این‌گونه تقسیم­ کار کرد که کار خانه با فاطمه باشد و کار بیرون با علی(ع).

حضرت(ع) می­فرماید: پس فاطمه(س) فرمود:

جز خدا نمی­داند که چقدر خوشحال شدم که رسول­ لله(ص) مرا از کاری که به گردن مردان است، معاف فرمود.

عبادت زیاد حضرت زهرا (س)

حسن بصری می­گوید: در این امت عابدتر از فاطمه س نبود، آن‌قدر برای عبادت می­ایستاد تا جایی که پاهایش ورم کرد و پیامبر ص به او فرمود: جه چیزی برای زن بهتر است؟ عرض کرد:

این‌که هیچ مردی را نبیند و هیچ مردی نیز او را نبیند.

تعلیم پیامبر (ص)

شیخ صدوق از امیرالمؤمنین ع روایت کرده که آن حضرت به مردی از بنی­ سعد فرمود:

آیا درباره­ ی خودم و فاطمه برایت سخن نگویم؟ او نزد من بود - و ان حضرت یکی از محبوب‌ترین افراد اهلش نزد او بود – و آن مخدره با مشک آن‌قدر آب آورد تا اثر آن در سینهاش باقی ماند و با آسیاب آن‌قدر آرد کرد تا دستانش پینه­بست، و آن‌قدر خانه را جارو کرد تا این‌که لباس­هایش غبارآلود شد، و آن‌قدر آتش زیر دیک روشن کرد تا جایی که لباس­هایش تیره شد، درنتیجه از این‌همه کارها ضرر شدیدی به آن مخدره رسید؛ لذا به او گفتم: چه می­شد پیش پدرت می_رفتی و از او خدمتکاری می­خواستی تا سختی این‌همه کار را از دوش تو بردارد.

آن حضرت هم نزد پیامبر ص رفت دید کسانی نزد آن حضرت هستند و مشغول صحبت­اند. برای همین خجالت کشیده، برگشت. پیامبر ص نزد حضرت فاطمه س رفتند و پیامبر فرمود: آیا چیزی به شما یاد ندهم که از خدمتکار برای شما بهتر باشد؟

وقتی می‌خواهید بخوابید سی ­و سه مرتبه سبحن­الله بگویید؛ سی ­و سه مرتبه الحمدالله و سی‌وچهار مرتبه الله‌اکبر.

امیرالمؤمنین ع می­فرماید: در این هنگام حضرت زهرا س سه مرتبه عرض کرد: از خدا و رسولش راضی شدم.

مخدره: زن باحجاب و پاکدامن و باشرم و حیا

منبع:

خاتم المحدثین شیخ عباس قمی (ره)، بیت الأحزان، شرح زندگی حضرت زهرا س از ولادت تا شهادت به همراه خطبه فدکیه، ترجمه و تحقیق: مجتی خورسیدی، طوبای محبت، ص32-50