(http://help.blog.ir/1390/5/16/template-codes#tag_blog_title

روستای صدراباد
روستایی در دل ایران (صدرآباد ندوشن)

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
قصد داریم ازطریق وبلاگ صدرآباد، روستا صدرآباد ندوشن و همچنین از اداب و رسوم و مراسماتی که در این روستا برگزار می شود، برای شناخت بیشتر معرفی کنیم. همچنین تلاش می کنیم مشکلات مردم و موجود در روستا را بررسی کرده تا مسئولان استان در جریان قرار گیرند و تصمیاتی برای بهبودی وضع موجود و مشکلات اتخاذ کنند.
اهالی روستای صدرایاد ندوشن.
و من الله توفیق

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندهای روزانه
پیوندها

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام حسین ع» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه

تلاش می­کنیم در ایام سوگواری سالار شهیدان، حضرت امام حسین (ع) به تبین بیشتر و بهتر قیام تاریخ ساز و بیدارکننده جهانیان بپردازیم، ان شاالله.

موضوع این بحث، حماسه­ ی حسینی است. حماسه، یعنی شدت و صلابت و شجاعت است.

 امام حسین علی بر خلاف همه ­ی داستان ­های حماسی موجود تنها قهرمان و شخصیت حماسی برای یک گروه و قوم خاصی  نیست بلکه او یک شخصیت حماسی است، اما نه حماسه­ ی قومیت، بلک حماسیه بشیریت است.سخنش، عملش، حادثه ­اش و همه چیزش هیجان و تحریک است، القای نیروی اسلام است. در تاریخ بشریت، از نظر شدت حماسی بودن و از نظر علوّ حماسه­ ی انسانیت نه قومیت یک شخصیت حماسی مثل او نمی توان پیدا کرد و به همین دلیل؛ او و حماسه ­اش هر دو بی­ نظیرند و متآسفانه ما مردم هیچ کدام را نشناخته­ایم.

حماسه­ ی حسینی، همان حادثه­ ی عاشورا است که دو صفحه دارد: یکی سفید و نورانی و دیگری سیاه و ظلمانی، که هر دو صفحه­ اش یا بی­ نظیر است یا کم نظیر. صفحه ­ی سیاه این حادثه، مملو است از جنایت، کشتن عده­ای بی­گناه، حتی طفل شیرخوار، تاختن اسب بر بدن شهدا، آب ندادند به تشنگان، شلاق زدند زن و بچه، سوار کردن اسیر بر شتر بی­ جهاز و ..   قهرمانان حادثه در این نگاه و در این صفحه، یزدید و شمر و عمرسعد و عبید..الله زیاد می­باشند. در این جا بشریت سرافکنده است و برای آن شعری جز رثا و مصیبت، سزاوار نیست. اما این حادثه صفحه­ ی دیگری هم دارد که قهرمان آن حسین (ع) است آن چه در این صفحه می­گذرد، حماسه و افتخار و نورانیت است، تجلی حقیقت و انسانیت و حق پرستی است. آن­جاست که بشریت حق دارد به خود ببالد. آن فرشتگانی که فقط صفحه­ ی سیاه بشریت را می­دیدند، نسبت به مقام خلیفته ­اللهی آدم بر روی زمین به خداوند سبحان اعتراض کردند. اما خداوند، این صفحه را هم می­دید. اما باید از خود پرسید که چرا باید حادثه­ی کربلا را همیشه از نظر صفحه­ی سیاهش مطالعه کنیم، در حالی که جنبه­ی حماسی آن صد برابر بر جنبه­ ی جنایی­ اش برتری دارد. پس باید اعتراف کنیم که ما هم یکی از جنایت کنندگان بر امام حسین (ع) هستیم که از این تاریخچه فقط یک صفحه ­اش را می­خوانیم؛ در حالی که پیش از این مردم و مرثیه­ خوان­ ها چنین نبودند. دعبل خزاعی طوری مرثیه می­گفت که تخت خلفای اموی و عباسی را متزلزل می­کرد.

اما این مصیبت را باید مخلوط با حماسه دید و خواند و این مصیبت و رثا باید زنده بماند، اما به صورت رثای یک قهرمان نه رثای یک آدم نفله شده ­ی بیچاره و مردم باید در رثای یک قهرمان بگریند تا احساسات قهرمانی پیدا کنند، تا آزادیخواه شوند و بفهمند که عزت نفس یعنی چه.

حماسه­ ی مقدس

از صفحات روشن نهضت حسینی، مقدس بودند آن است که حماسه­ ی مقدس دارای شرایطی است که همگی در نهضت امام حسین جمع شده است.

1-      نهضت نباید به خاطر منافع فردی باشد و می­بینیم که امام حسین (ع) فقط برای اصلاح اجتماع و اصولاً به خاطر حفظ انسانیت قیام کرد.

2-      حرکت نهضت باید با بینش و درک قوی تؤام باشد و حقایقی را ببیند که مردم عادی نمی­بینند. این مسأله در نهضت عاشورا کاملاً مشهود است. چون این مردم بعد از این نهضت تازه متوجه شدند امیرشان، یزید کیست و چه می­کند.

3-    نهضت باید تک باشد؛ یعنی مانند برقی باشد در ظلمات، و ندایی باشد در سکوت مطلق. در این رابطه،خود حضرت (ع) میفرماید: «دیدم امت جدم را فساد فرا گرفته و جز امر به معروف و نهی از منکر، قصدی در قیام من وجود ندارد»

روح بزرگ و مقدس

علاوه بر نهضتت، مسأله عظمت و تقدس را از جنبه­ ی فردی در شخصیت خود امام حسین (ع) نیز می­توان بررسی کرد. روح مرد بزرگ، صاحب حماسه است؛ خواه برای خودش کار کند یا برای یک ملت، یا برای انسانیت و یا حتی بالاتر از آن، خود را خدمتگزار هدف­های کلی خلقت بداند که اسم آن را رضای خدا می­گذاریم. نادرشاه، اسکند و ناپلئون همگی نمونه­ هایی از یک روح بزرگند، اما مقدس نیستند، زیرا آن­ها به وجود آورنده­ ی حماسه ­ی فردی هستند؛ یعنی منشأ آن حماسه­ افرینی­ ها، خودخواهی و جاه­ طلبی است. به همین علت، مثلاً اسکندر برای یونان یک قهرمان محسوب می­شود و برای ایران یک جنایتکار.

امام حسین (ع) یک روح بزرگ و مقدس است. روح که بزرگ شد، جسم به زحمت می­افتد و اگر روح کوچک بود، تن آسایش می­یابد. روح کوچک، مطیع تن است و به دنبال خواهش ­های تن می­رود و برای یک لقمه نان،  ذلیل می­شود. اما روح بزرگ به تن، نان جو می­خواراند، بعد هم بلندش می­کرد که شب­ زنده­ داری کند. سر در تنور می­برد که دیگر در کار یتیمان و بیوه­ زنان تقصیر نکند. ارزو می­کند در راه هدف­ های الهی فرقش شکافته شود و بعد هم خدا را شکر می­کند. آن تنی که زیر سم اسب­ ها لگدمال می­شود، جریمه­ ی یک روح بزرگ را می­دهد.

شهید جاودانه است

علت این که دور شهید را هاله ­ای از قدس گرفته، این است که روحی بزرگ دارد. روحی با هدف مقدس که برای خود کار نکرده، بلکه در راه حق و حقیقت قدم برداشته، در راه عقیده­ای مقدس کشته شده و به خون خود ارزش داده است. کسی به پول خود ارزش می­دهد وبجای ذخیره در بانک، آن را در راه­ های خیر مصرف می­کند. کسی به فکر خود ارزش میدهد و کتاب می­نویسد و..، یکی هم به خون خود ارزش می­دهد و جان خود را در راه بشریت، فدا می­کند. مسلماً خدمت شهیدبالاتر است؛ زیرا او راه را بر کرده و با هدیه­ ی آزادی و عدالت، باعث شده تا دیگران بتوانند به کار خود ادامه دهند. شهید، شمع تاریخ است که خود می­سوزد و به دیگران نور می­دهد. شهید سه خصوصیت دارد. یکی این که در راه هدف مقدس کشته می شود، دیگر این که جاودانگی می­یابد، سوم این که نورانیتی به محیط جامعه می­بخشد... خون شهید به زمین نمی­ریزد، بلکه هزار برابر می­شود و رگ­های دیرگان برای همیشه جریان می­یابد و این به معنای جاوید شدن خون شهید است و این معنی این که شهدا حماسه می­آفرینند.

مطالب فوق برگرفته شده از کتاب حماسه­ی حسینی شهید مطهری است. که تلاش شد به صورت خلاصه آورده شود.

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اسلام علیک یا ابا عبدالله

                                                                                                           

مقدمه:

با فرا رسیدن ما محرم همه ی شیعیان به تکاپو می­افتند که مجالس عزادری برای سید شهدا، هرچه بهتر و با شکوه­تر برگزار کنند؛ حق هم همین است که ما شیعیان برای زنده نگه داشتن قیام حسینی و حماسه­ ی حسینی و تعظیم شعائر اسلامی مطابق آیه­ ی « ذَلِکَ وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ»هر چه بیشتر تلاش و عمل کنیم ان­شاءالله.

رهنمودهای از امام خمینی (ره)

 

شاید غربزده­ ها به ما می­گویند ملت گریه، و شاید خودها نمی­توانند تحمل کنند که یک قطره اشک مقابل چقدر ثواب است، یک مجلس عزا چقدر ثواب دارد،  نتوانند هضم کنند و نتوانند هضم هشدار کنند آن چیزهایی که برای ادعیه ذکر شده است و آن ثواب­هایی که برای دو سطر دعا ذکر شده است. مجلس عزا نه برای این است که گریه بکنند برای سیدالشهدا و اجر ببرند، این هم هست، بلکه مهم، آن جنبه ی سیاسی است که ائمه ما در صدر اسلام نقشه­ اش کشیده­ اند که تا آخر باشد... هیچ چیز نمی­ تواند از جنبه ­ی سیاسی به مقدرای که عزای حضرت سیدالشهدا تأثیر دارد، تأثیر بکند... ملت ما قدر این مجلس را بدانند، مجالسی است که زنده نگه می­دارد ملت­ها را ... اگر بعد سیاسی این مجالس را بفهمند، همان غربزده­ ها هم مجلس بپا می­کنند و عزاداری می­کنند، البته ملت و کشور خودشان را بخواهند. من امیدوارم که هرچه بیشتر و هرچه بهتر این مجالس برپا باشد.

توصیه­ ای در باب هر چه بهتر برگزار شدن مراسم عزادرای سید­الشهدا

لازم است برای اقامه­ ی هرچه باشکوهتر مجالس عزا، توصیه­ های در باب جلسات عزاداری و برخی باید و نبادی ­ها آن ارایه نماییم و امیدواریم همه­ ی ما بتوانیم این توصیه­ ها را مورد استفاده قرار داده، بر غنا و ارزش عزادرای خود بیفزایم.

1-   نظر به اینکه عزاداری حضرت سیدالشهدا وسیله­ ای است برای ابراز محبت و موالات با آن حضرت و خاندان عصمت و طهارت: و همچنین ابراز نفرت و انزجار از دشمانا ایشان، همواره باید تلاش نمود این تولی و تبری به عنوان روح اصلی مجالس عزاداری باقی بماند و تقویت گردد.

2-   اگر چه همه­ ی ما به عنوان خادمی کوچک علاقه داریم در راه امام حسین(ع) به تعداد هر چه بیشتری از مردم خدمت کنیم، اما گرداننده­ های هیأت­ ها، سخرانان و مداحان باید متذکر این نکته باشند که جلسات عزاداری هر چه شلوغ و پر ازدحام­تر باشد، الزاماً پربارتر و مفیدتر نخواهد بود، چه بسا امام زمان(عج) جلسه­ ی پرجمعیت هیأت ما را نادیده بگیرد و در کوچه و پس کوچه­ های شهر در جلسه­ ی پیرمرد مخلصی که با حضور چند نفر جلسه ­ی کوچک و بی­ریای تشکیل داده، شرکت نماید.

فراموش نکنیم که با افزایش جمعیت جلسات خطرات زیادی ما را تهدید می­کند، از جمله ریا و تظاهر (که بجای خدا و معصومین، برای خوشایند این و آن کار کنیم)؛ عجب و خودبزرگ­بینی (که چقدر ما مهم هستیم!)؛ تفاخر و تکاثر (که جلسه­ ی ما شلوغ­تر است!) و به تبع آن آفات، تلاش کاذب و نادرست برای ایجاد شور و واویلا در جلسه و همچنین تلاش برای تأمین هزینه­ های هیأت و استفاده از اموالی که احتیاط بیشتر می­طلبد. لذا چه خوب است اصل عزاداری به عنوان روح جلسات مورد توجه ما باشد و کیفیت جلسات عزاداری را فدای کمیت نکنیم.

3-   نشانه­ای مهمی وجود دارد که از طریق آن می­توانیم بفهمیم ایا حقیقت عزاداری به عنوان روح اصلی جلسات در ما وجود دارد یا نه. ان نشانه این است که در دل خود نسبت به تمام عزاداران احترام و محبتی احساس کنیم، احترام و محبتی مؤثر. همچنین تمام عزادارن نزد ما محترم خواهند بود. کفش­های آن­ها را جفت می­کنیم  و به خدمت خود افتخار خواهیم کرد نه اینکه اگر بر فرض جوانی در جلسه­ ی عزاداری شرکت کرد که وضعیت لباس و چهره­ ی او مورد پسند ما نبود با برخورد خود موجب طرد او شویم.

4-   مسؤولان و مدیران هیئت­های عزاداری از مداحان و نوحه ­خوان­های خوش نام،  متعهد و لایق استفاده کنند، و از بازار گرمی برخی فرصت­ طلبان در این عرصه جلوگیری نمایند.

5-   جهت و محتوای سخنرانی­ها و روضه­خوانی ­ها می­بایست جلب محبت و رشد معرفت هرچه بیشتر مردم نسبت به سیدالشهدا، حسین­ بن­ علی (ع) و خاندان پیامبر اکرم (ص) باشد. در غیر این صورت فلسفه­ ی وجودی مجالس عزاداری از بین خواهد رفت.

6-    بر مداحان لازم است که در مراثی و اشعاری که در مجالس سوگواری بیان می­کنند، نهایت مطالعه و دقت را به کار گیرند تا مبادا موجبات تحریف واقعیات تاریخ عاشورا را فراهم سازد. در این زمینه استفاده از مقتل­ها و منابع تاریخی معتبر مانند «لهوف» سیدبن­طاووس که مورد عنایت و توصیه­ ی مقام معظم رهبری است، بسیار مفید خواهد بود.

7-   پرهیز از خودزنی­ های افراطی، آزار و  اضرار به نفس که اغلب موجب وهن مذهب تشیع در انظار عمومی می­شود.

8-   بر همه سوگواران و عاشوراییان است که با تأسی به سیدالشهداء حسین بن­ علی (ع) و یاران با وفایشان، در ایام سوگواری نمار را به  جماعت و در اول وقت به جای آورند.

9-   پرهیز از ایجاد سر و صداهایی که اغلب با استفاده از طبل، سنج، اکو و بلندگوهای بسیار بزرگ در نیمه­ های شب در کوچه­ ها و خیابان­ها ایجاد می­شود.

10-                      بهتر است عزاداری­های با مرکزیت مساجد که همواره کانون واقعی تبلیغ و ترویج تعالیم اسلام بوده صورت گیرد. در این صورت بدیهی است که رعایت شأن و مقام مسجد و التزام به احکام آن ضرورت دارد، از جمله حفظظ نضافت، تحت­الشعاع قرار نگرفتن عبادت و نماز، اجتناب از غذا خوردن، نواختن طبل و سنج و ..

التماس دعا

 

چرا عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام از ابتدای ماه محرم آغاز می شود، پاسخ دادند که مشروح آن در ادامه آمده است.

اینکه چرا مراسم عزاداری برای اباعبدالله(ع) از اول دهۀ محرم آغاز می‌شود، دلائل مختلفی می‌تواند داشته باشد:

شاید به اعتبار فرمایش امام رضا(ع) است که می‌فرماید از اول دهۀ محرم حزن و اندوه در چهرۀ پدرم دیده می‌شد و حالت عزادار به خود می‌گرفتند. در روایت آمده است که امام رضا(ع) فرمودند: هنگامی که ماه محرم شروع می‌شد، دیگر کسی پدرم را خندان نمی‌دید و هر روز ناراحتی او بیشتر می‌شد تا روز دهم محرم. پس وقتی روز دهم می‌رسید، آن روز روز مصیبت و اندوه و گریۀ او بود. (کَانَ أَبِی ع إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ... امالی صدوق/128) در روایت مشهور دیگری وقتی پسر شبیب در اول محرم بر امام رضا(ع) وارد شد، حضرت برای او ذکر مصیبت شهادت و اسارت اهل بیت(ع) را کردند. (دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا ع فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ.. امالی صدوق/130)

شاید به این دلیل باشد که عزاداران قبل از عاشورا با ده شب عزاداری بتوانند خود را برای حضور در غم بزرگ عاشورا آماده کنند. چرا که پس از یک هفته عزاداری، حضور در ذکر مصیبت هولناک عاشورا قابل تحمل‌تر خواهد بود. تمام عزاداران می‌دانند که اگر عزاداری از روز عاشورا شروع می‌شد چقدر ذکر مصیبت‌ها در عاشورا دردناک‌تر و غیرقابل تحمل‌تر می‌شد. اینکه پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً»(مستدرک الوسائل/10/318) این حرارت را هر کسی حس کرده باشد، می‌داند بی‌مقدمه وارد روز عاشورا شدن بسیار دشوار است.

از طرف دیگر ممکن است یک دهه عزاداری قبل از عاشورا برای بعضی‌ها کسب توجه و آمادگی برای ایجاد سوز در روز دهم باشد. کسانی که دل غافلی دارند یا در اثر توجه به تعلقات دنیا احساس محبتشان به امام حسین(ع) کم شده باشد ده روز فرصت دارند تا در محافل عزاداری با شنیدن مواعظ و معارف دینی آمادگی لازم را کسب نمایند تا مبادا در روز مصیبت بزرگ اباعبدالله الحسین(ع) بی‌احساس و بی‌توجه حضور پیدا کنند.

و شاید حکمت آن این باشد که در واقع این عزاداری دهۀ اول محرم یک نوع اعلام آمادگی برای نصرت است تا صرف سوگواری، و گویی عزاداران به قصد یاری اباعبدالله الحسین(ع) از همان ابتدای محرم به خیمۀ اباعبدالله الحسین(ع) می‌روند که مولایشان را غریب نگذارند. به همین دلیل عزاداری دهۀ عاشورا رنگ و بوی حماسی دارد و دسته‌های عزا با علائم دسته‌های رزمی در میادین دیده می‌شوند. در حالی که عزاداری از عصر عاشورا و شام غریبان به بعد تنها رنگ و بوی غم به خود می‌گیرد و حتی رسم شده است از ظهر عاشورا به بعد بیرق‌ها را به علامت شهادت اباعبدالله الحسین(ع) می‌خوابانند و دیگر برافراشته نگه نمی‌دارند.

علیرضا پناهیان-94/7/20

باز نشر از سایت بیان معنوی

باسمه تعالی

سیاه پوش شدن روستای صدراباد با فرا رسیدن ایام محرم.

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین

بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است


بسمه تعالی

امروز، روز عرفه است، روزی که خداوند متعال بال رحمتش بیش از پیش می گستراند و هرکس دست نیاز به سمت او دراز کند و طلب عفو و بخشش کند خدای غفار و رحیم و کریم از بنده خودش می پذیرد و مورد عفو و رحمت خودش قرار می دهد.

روز عرفه را قدر بدانیم روزی که امام حسین ع و اصحابش در صحرای عرفات به  دعا و مناجات پرداختند و امام شهیدان ان مضامین عالی، دعای عرفه را بر سر زبان جاری ساختند از جمله عبارات پر مغزی که از لسان مبارک امام  ع که معصوم هستند و نه گناهی و نه خطایی از ان حضرت سر زده باشد جاری میشود و اینگونه متواضعانه در مقابل خداوند طلب غفران میکند که انسان متحیر می ماند. این عبارات تکلیف ما  را مشخص می کند مای که الوده به گناهان کوچک و بزرگ هستیم.

برخی از عباراتی که در دعای عرفه زمزمه میکنیم :

سبحانک اللهم و بحمدک

 

لا اله الا انت

 

علمت و ظلمت نفسی

 

واعترفت بذنبی

 

اغفر لی انک انت الغفور الرحیم
 یعنی:

 

جز تو خدایی نیست

 

کار بدی کردم و بر خود ظلم نمودم

 

اینک به گناه خود اعتراف می‌کنم

 

مرا ببخش که تو بخشنده و مهربانی.

در این روز مبارک دعا برای تعجیل در فرج اقا امام زمان عج فرامش نشود.

التماس دعا